حضرت عشق، پبامبر اعظم (ص)

داستان های کوتاه از حضرت عشق، آخرین فرستاده خدا

حضرت عشق، پبامبر اعظم (ص)

داستان های کوتاه از حضرت عشق، آخرین فرستاده خدا

فاطمه محمدی هستم، قصد دارم در اینجا به مروری از داستانهای پیامبر که تا به امروز از بزرگان نقل شده است را در دنیای مجازی نشر دهم.

پیوندهای روزانه

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت عشق» ثبت شده است

مرحوم علىّ بن ابراهیم قمّى در کتاب خود، پیرامون تفسیر این آیه شریفه قرآن : ( یا اَیُّها النَّبیُّ اِذا جاءَکَ الْمُؤ مِناتُ یُبایِعْنَکَ...)(53) آورده است : 
این آیه مبارکه در فتح مکّه بر حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله نازل شد؛ و چون زنان خواستند با پیامبر خدا بیعت کنند حضرت قَدَحى از آب جلوى خود نهاد و دست خود را داخل آن نمود.

 

فاطمه محمدی
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ام جعفر صادق علیه السلام حکایت فرمود: 
پیغمبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله ، ساعات روزانه خود را براى ملاقات با اصحاب تنظیم و تقسیم مى نمود و با نظم و با رعایت نوبت افراد، با ملاقات کنندگان مجالست و صحبت مى فرمود. 

فاطمه محمدی
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۵:۵۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مرحوم شیخ طوسى و علاّمه مجلسى و دیگر بزرگان آورده اند: 
امام صادق صلوات اللّه علیه به نقل از امیرالمؤ منین ، علىّ علیه السلام حکایت فرماید: 

فاطمه محمدی
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۵:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امام جعفر صادق به نقل از پدران بزرگوارش علیهم السلام حکایت فرماید: 
روزى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ، در محلّى نشسته بود و من به همراه عدّه اى ، اطراف آن حضرت حضور داشتیم ، که ناگهان شخصى از طرف یکى از دختران حضرت رسول آمد و گفت : دخترتان گوید: فرزندم سخت بیمار و در حال مرگ قرار گفته است ؛ چنانچه ممکن باشد تشریف آورید و مرا کمک نمائید.

 
فاطمه محمدی
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۵:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امام جعفر صادق علیه السلام حکایت نموده است : 

وقتى عبداللّه بن اءُبىّ بن سلول یکى از منافقین به هلاکت رسید، پیغمبر خدا صلّى اللّه علیه و آله به همراه بعضى از اصحاب خود بر جنازه او حاضر شدند و در مراسم دفن او شرکت نمودند. 
فاطمه محمدی
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۵:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بلال بن حمامه ، یکى از یاران پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله حکایت کند: 
روزى آن حضرت در حال تبسّم و خنده بر ما وارد شد و صورت مبارکش همانند ماه تابان نورانى بود. 
عبدالرّحمن بن عوف از جاى خود برخاست و اظهار داشت : یا رسول اللّه ! این چه نورى است که در چهره و صورت شما نمایان گشته است ؟ 

فاطمه محمدی
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۵:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حضرت باقر العلوم علیه السلام حکایت فرماید: 
در آخرین روزهاى عمر پر برکت پیامبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله ، در همان بیمارى و ناراحتى که در اثر زهر وارد شده بود و منجر به شهادت حضرتش گشت ، امام علىّ علیه السلام کنار بستر رسول خدا حضور داشت و سر مبارک آن حضرت را بر زانوان خود نهاده بود. 

فاطمه محمدی
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۵:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله مدّتى پس از آن که به رسالت و نبوّت مبعوث شد، روزى از شهر مکّه به سوى ابطح خارج گشت ، در بین راه چوپانى بیابان نشین را دید که مشغول چرانیدن گوسفندان خود مى باشد.

فاطمه محمدی
۱۲ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

مرحوم قطب الدّین راوندى در کتاب خرایج خود حکایتى را ایراد نموده است که از چندین جهت با اهمّیت و ارزنده مى باشد: 
جابر بن عبداللّه انصارى گوید: احزاب و قبیله هاى عرب بر علیه پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله ، متّحد شدند و تصمیم بر جنگ و مقاتله با آن حضرت را گرفتند، حضرت در این زمینه با اصحاب و یاران خود مشورت نمود

فاطمه محمدی
۱۲ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر